نویسنده : حدیث
این یادداشت مطالب دسته بندی شده در باره تربیت دینی و خانواده مهدوی نیست بلکه مطالب بیان شده شاید یک نور کم سویی باشد برای نشان دادن راههای تربیت دینی و هشداری باشد جدی برای مشاهده عواقب عدم تربیت صحیح دینی در نهادهای اساسی و مهم از جمله خانواده . امیدوارم کمی بیشتر به کارکردهای این نهاد مهم و پایه توجه کنیم ، چرا که اکثر مشکلاتی که در جامعه می بینیم ، از جمله مشکلات تربیتی دینی ، ناشی از عدم اجرای صحیح و درست شیوه های تربیتی از جانب پدر و مادر است و آنگاه است که دیگر نباید از تاثیر پذیری فرزندان مان از برنامه هایی که طلایه داران دنیای مدرن به قول خودشان و شیطانی به قول ما، برایشان در نظر گرفته اند شکایت کنیم ...
امیرالمومنین(ع) مسأله تربیت فرزندان را به عنوان یکی از اساسی ترین حقوق آنها بر پدر و مادر برشمرده است، چنانچه میفرماید: «حَقُ الولد علی الوالد أن یحسِّنَ اَدَبَهُ و یعَلِّمَهُ القرآن؛ حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیک بگذارد و او را به خوبی تربیت کند و قرآنش تعلیم دهد.» نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، ص433.
خانواده مهدوی بخشی از تربیت دینی ، فرصتها و تهدیدهای پیش رو
نهادها و مراکز مختلفی در دنیای امروز وظیفه تربیت را بر عهده دارند ولی هیچ کدام از آنها نمی توانند نقش پر رنگ خانواده در این زمینه را ایفا کنند . یکی از این تربیتها ، تربیت دینی است و بعنوان مثال یکی ازمواردِ مد نظر ما ، عنصر کلیدی و تعیین کننده مهدویت در تربیت دینی بین فرزندان مان است . انشاءالله با ظهور حضرت حجت (عج) ، قبل از عدالت ، امنیت ، برکت ، عقلانیت ، و محبت ؛ ولایت است که مسقر می شود . ولایت مهمترین و اصلی ترین رکن اعتقادی به امر مهدویت است . نکته بسیار مهمی که اصولاً مورد توجه ما قرار نمی گیرد این است که تربیت صحیح ، خانواده نقش مهم و اساسی در این جریان تربیتی ایفا می کند . بسیاری از مشکلاتی که امروزه با آن درگیر هستیم ، به نحوه تربیت و پیاده کردن شیوه های تربیتی در خانواده بر می گردد .
از مسائل مهمی که مورد توجه قرار نگرفته ، این است که باید عملاً به کودکان مان بیاموزیم و نشان دهیم که چگونه محبت می تواند ولایت را مستقر کند . پس اولین راه و اولین مرحله این تربیت ارائه راه ها همراه با محبت است . این یک جریان دوسویه است ، یعنی وقتی با مهربانی خانواده خود را به دینداری ترغیب کنیم ، این دینداری خود ، محبت را در خانواده افزایش می دهد . امام سجاد(ع) میفرماید: «أنّک مَسؤل عمّا وَلّیتَهُ بِهِ مِن حُسن الأدب و الدلالَة علی رَبِّه عزَّوجلَّ و المعُونَةِ لَهُ علی طاعتِهِ؛ تو در برابر آنچه ولایتش برعهده تو گذاریده شده است (از خانواده و فرزندان) مسؤل هستی نسبت به تربیت نیکوی آنها و هدایت به سوی پروردگار و اعانت او بر اطاعتش» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج71 ص6.
برای یک کودک ، اصلی ترین و برجسته ترین الگو ، پدر و مادر هستند . پذیرش امر ولایت از طرف پدر و مادر و اجرای عملی آن ، بهترین راهنما برای فرزندان است . نقطه شروع آموزش این امر ، از نزدیک کردن خودمان به دنیای کودکان مان آغز می شود . یعنی باید به نوعی خودمان را به دنیای ذهنی کودکان مان نزدیک کنیم و از این را آنها را کمک کمک با مفاهیم دینی آشنا سازیم . مثلاً وقتی فرزندمان که تازه هم به سن تکلیف رسیده ، در انجام فریضه نماز کاهل است ، چگونه با وی برخورد می کنید ؟ او را مجبور به خواندن نماز می کنید ؟ می گویید ؛ فرزندم نماز واجب است ، پس باید بخوانی ؟ می گویید راهی جز این نداری ؟ می گویید ببین من چقدر شوق دارم برای نماز خواندن ؟ ( اینجا فرزندمان با خودش فکر می کند که چرا او شوق ندارد ) ، نماز خوب است و برایت مفید است ، ثواب دارد و ... . بهترین گزینه این است که خود را تا می توانیم خودمان را به دنیای تصوراتش نزدیک کنیم ، می تواند یک راه این باشد که اینچنین به او بگوییم ؛ " فرزندم برای من هم سخت است که صبح زود بیدار شوم و نماز بخوانم ، خسته هستم و خوابم هم می آید . " در این مرحله فرزند مان ، ما را همسو و هم جریان با تفکرات آن زمانش می بیند . بعد از این مرحله باید راهکار را به وی نشان دهیم ، مثلاً می توانیم بگوییم ؛ " فرزندم با اینکه کار سختی است ولی بیا با همدیگر سعی کنیم و بر نفس مان غلبه کنیم و شکستش دهیم ، بعد از شکست دادن نفسمان ببین چه حس خوبی پیدا می کنیم . " در اینجا فرزندمان را توانسته ایم کم کم با یک مفهوم دینی آشنا کنیم . همچنان که حضرت امیرالمومنین(ع) خطاب به فرزندش امام حسن(ع) میفرماید: «وإنَّما قَلبُ الحَدَثِ کالارض الخالیة ما القِی فیها من شئٍ قَبِلَته ؛ دل جوان همچون زمین ناکشت است، هرچه در آن افکنند بپذیرد.» نهج البلاغه، ترجمه: جعفر شهیدی، ص297.
در مرحله بعد باید در رفتارهایمان دردرون خانواده ، بین خودمان و همسرمان ، به شدت دقت کنیم . وقتی زن در خانواده مهدوی ، ولایت و سرپرستی مرد را نمی پذیرد و خارج از چهارچوب موضوعه عمل می کند ، چگونه از فرزندمان انتظار داریم که در مقیاس بزرگتر ، ولایتی را بپذیرد ؟ یا موارد دیگر اینچنین در مترتب به مرد می باشد . وقتی در خانواده به همدیگر احترام نمی گذاریم ( بین زن و مرد ) ، چگونه انتظار داریم فرزندمان احترام به بزرگتر و سرپرست را درک کند و بپذیرد ؟ وقتی خودمان در اطاعت از خدا و دستوراتش کوتاهی می کنیم ، وقتی خودمان نماز را دیر می خوانیم ویا نمی خوانیم ، وقتی خودمان با بی احترامی بر خلاف دستورات سرپرست و ولی مان ( خداوند متعال ) عمل می کنیم ، وقتی خودمان حرام و حلال را رعایت نمی کنیم ، دیگر چه انتظاری داریم ؟! باید سعی کنیم عملاً و با استفاده از تکنیکها و اصول دینی ، طعم خوش اطاعت از دستورات دینی و به خصوص ولایت پذیری را به فرزندان مان بچشانیم . در این را نکته اساسی ، استمرار در امر تربیتی است . همچنان که خداوند متعال در آیه 132 سوره طه می فرمایند : وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا ؛ خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش.
در طول تاریخ و در زمان ائمه اطهار (ع) نیز همین طور بوده است . در آن زمان هم تربیت در خانواده ها بود ولی همراه با ظلم و اجبار . ساختار ، رنگ و بوی الهی نداشت و احترام ها به بزرگتر و سرپرست ، همراه با اجبار بود ، یعنی به نوعی اخلاق بود نه مکارم اخلاق . خوب وقتی این تمرین در خانواده به درستی انجام نمی شد ، فرزند هم وقتی پا در میدانهای بزرگتر زندگی می گذاشت ، درک مفاهیم ولایت پذیری برایش سخت و نا آشنا و نادرست می نمود . غزالی میگوید : کودک امانتی است در دست پدر و مادر و دل پاک او مانندگوهری است نفیس و نقش پذیر چون موم و از همه نقشها خالی است و چون زمینی پاک است که هر تخم که در وی افکنی، بروید اگرتخم خیر افکنی در سعادت دین و دنیا شریک باشد و اگر بر خلاف این باشد، بدبخت شود و پدر و مادر در هرچه بر وی رود شریک باشند.
به نظر من مشکلاتی که امروزه بوجود آمده ، ریشه در تربیت خانوادها دارد . ما نمونه های روشنی از این تربیت و راه تربیتی را در بین امامان بزرگوار و معصوم مان داریم ، ولی دریغ ... . طرحی که امروزه یهودیان آن را ارائه می کنند ، این است که فرزند باید بیرون از محیط خانواده تربیت شود و وظیفه تربیت آنان با گروه هایی غیر از خانواده باشد ، البته این طرح و برنامه را در بندهای مختلف " پروتکل صهیون " مشاهده کرد . پروتکلی 24 فصلی جعلی و دروغی که پبیشتر حول محور برنامه های کلی یهودیان برای تسخیر دنیا از طریق تاثیر بر فرهنگ و اقتصاد می چرخد . بند شانزدهم این پروتکل ساختگی اشاره به این موضوع دارد .پذیرش و طراحی این مورد ، این نکته را می رساند که آنها هم دریافته اند که اگر تربیت صحیح در خانواده شکل بگیرد، دیگر قادر به تغییر آن بر طبق سلیقه و اهداف شیطانی خود نخواند بود . همین است که با برنامه ها و شگردهای مختلف ، در دنیای امروز ( از جمله جامعه خودمان ) ، نقش خانواده را در تربیت فرزندان کم رنگ کنند و در این بین تربیت را به راه و رسم شیطانی خود هدایت نمایند ، چیزی که در لایه های پنهان روابط و دنیای مدرن صنعتی ، قابل مشاهده است .
سعی کنیم با رفتارهایمان در خانواده این تربیت را سر و سامان دهیم که وقتی این امر صورت نپذیرد ، جامعه ای که به بی رحمی می شناسیمش ، سعی می کند آنطور که می خواهد فرزندان مان را تربیت کند و آنجاست که نباید دیگر گله و شکایتی داشته باشیم .